حسادت کردن داداشی طاها با تانیا خانم
از وقتی دخترم بزرگتر شدی و ماشااله بانمکتر و جذابتر همه مخصوصا بابایی بیشتر بهت توجه میکنه.باهات بازی میکنیم و تو میخندی و ما بیشتر ذوق میکنیم.ولی در این وسط غافل از اینکه داداشی طاها حتی نمیتونه به تو ابراز علاقه کنه یا باهات حرف بزنه.همه اطرافیان هم ناخواسته با تو بازی میکنن و میخندند و من میبینم که داداشی چقدر ناراحت میشه و دندوناش رو به هم فشار بده.داداشی طاها حتی نمیتونه اعتراض کنه چون هنوز نمیتونه حرف بزنه.فقط میبینم که وقتی هردوتون تنها هستید داداش میاد و با حرص کلاه یا جورابت رو درمیاره.یه روز دیدم با این جوجه اردک پلاستیکی حموم داشت به لپات میزد و میخندید.نمیدونم شاید میخواست بهت بگه با من بازی کن. خدایا نمیدونم صلاحت چیه ولی من د...
نویسنده :
سهیلا
6:58